گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۸۳

 

دو چیز من بدعا خواستم همی ز خدای

کمیّ عمر عدو و فزونی زر تو

یکی بدان که توانگر شوم ز نعمت تو

یکی بدان که شود بیش رتبتم بر تو

خدای هر دو به اقبال تو میسّر کرد

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۵۳

 

بآفتاب جهانتاب سایه پرور تو

بتاب طره مهپوش سایه گستر تو

که من بمهر رخت ذره ئی جدا نشوم

گرم بتیغ زنی همچو سایه از بر تو

بخال خلد نشینت که روز و شب چو بلال

[...]

خواجوی کرمانی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۳ - ترکیب بند در مدح امامزاده واجب التعظیم احمد بن موسی الکاظم

 

بکعبه دل نکشد یا امام از در تو

بس است کعبه ما مرقد منور تو

فرشته هر نفس آید برای عطر دماغ

شمیم خوان برد از مشهد معطر تو

شهان بجهد مسخر کنند ملکی را

[...]

اهلی شیرازی
 

میلی » دیوان اشعار » ترکیبات » در هجو جهانگیر گیلانی که امیرالامراء خان احمد میرزا بود،گفته

 

به ناکسی نبود هیچ‌کس برابر تو

ز سگ تو کمتر و کمتر ز سگ برادر تو

میلی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۱۴

 

اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

برون نمی رود این باد نخوت از سر تو

ز سرکشی تو نبینی به زیر پا، ورنه

به لای نفی بنا کرده اند پیکر تو

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۸۵

 

اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

برون نمی رود این باد نخوت از سر تو

ز سرکشی تو نبینی به زیر پا، ورنه

به لای نفی بنا کرده اند پیکر تو

صائب تبریزی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۸ - شکوه و زینب (ع) سر قبر مادر

 

ز من بپرس که زینب چه شد برادر تو

ز داغ کیست که گشته سیاه معجر تو

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۱ - در بیان رحلت پیغمبر رحمت(ص)

 

علی بود پدر و فاطمه است مادر تو

ندارم از همگی باک و می‌برم سر تو

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۲ - در بیان روایت ام حبیبه

 

کجاست حضرت عباس ماه منظر تو

کجاست قاسم و چو نشد علی اکبر تو

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۵ - وداع سکینه خاتون با امام

 

به گریه گفت که ای جان فدای پیکر تو

که کرده است جدا! ای پدر ز تن سر تو

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode