گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷

 

دلم که حلقه ی گیسوی یار می گیرد

درون حلقه نشستست و مار می گیرد

بهر کجا که روم آب دیده می بینم

که دامن من شوریده کار می گیرد

نگار تا ز من خسته دل کنار گرفت

[...]

خواجوی کرمانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹۴

 

ز می مرا تب لرز خمار می‌گیرد

ز صیقل آینه من غبار می‌گیرد

من اعتبار ز هرکس گرفتمی زین پیش

کنون ز من همه کس اعتبار می‌گیرد

ندیده است سیه‌مستی مرا خورشید

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode