×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵۳
مه تو یار ندارد جز او تو یار مگیر
رخش کنار ندارد از او کنار مگیر
جهان شکارگهی دان ز هر طرف صیدی
درآ چو شیر به جز شیر نر شکار مگیر
هوای نفس مهارست و خلق چون شتران
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹
دچار هرکه شوی جز سراغ یار مگیر
سپند بر سر آتش شو و قرار مگیر
چو وعده دررسد، او خود به یاد می آرد
به ذوق خویش سر راه انتظار مگیر
ز آب و دانه همه وحشیان برآمده اند
[...]