گنجور

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - مرثیه

 

فغان ز گردش این چرخ کوژپشت کهن

سپهر کژ حرکات و ستاره ی ریمن

سپهر باشد مانند باغی از ازهار

ستاره تابد همچون چراغی از روزن

نه کس درین باغ آرد شمیم گل بمشام

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۲

 

دو ماه چارده امشب بطالع میمون

طلوع کرد بما هر دو میمنت مقرون

دو ماه عالمگیر منور مسعود

دو ماه عالمتاب مبارک میمون

یکی دمیده همایون ز مشرق دولت

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵

 

ز اصل پاک و نژاد بلند و طبع نکو

بدی نزاید چونانکه نیکی از بدخو

هزار مرتبه گر قند را بجوشانی

لطیف گردد و افزون شود حلاوت او

ولی درخت مغیلان ترنجبین ندهد

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۵ - در تسلیت فرماید

 

نگار من تن سیمین خود برخت سیاه

چنان نهفته که در تیره شب چهارده ماه

سیاه پوشید آن گلعداز و روز مرا

ز سوگواری خود کرد همچو شام سیاه

برفت چشمه حیوان درون تاریکی

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۶

 

مرا بروز غدیر آن پریوش دلخواه

چشاند شربتی از جام وال من والاه

ز نور می بدلم پرتوی فروغ افکند

کز او نبوده بجز پیر میفروش آگاه

شنیدم آنچه کلیم از درخت طور شنید

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۷

 

تبارک الله از این نغزنامه دلخواه

که بر کمال نگارنده شاهد است و گواه

اگر کسی را باشد در این جریده نظر

وگر کسی را افتد بر این صحیفه نگاه

ز کار مردم گیتی همی شود واقف

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۱

 

بکام یا نه بکام ار رود مرا گیتی

دلم ز گردش او فارغ است و مستغنی

غنا و عزت گیتی چه حاجت است مرا

که هم ز عقل عزیزم هم از کمال غنی

نگار دلکش بختم ز عقل جسته حلل

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸ - پس از فتح تهران و خلع محمد علی میرزا خطاب

 

بیا که ملت ایران حقوق خویش گرفت

شبان دادگر از چنگ گرگ میش گرفت

رسید قاضی ایوان داد و در ایوان

جلوس کرد و ره اعتدال پیش گرفت

یکی فرشته اردیبهشتی از مینو

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

نه عمر رفته دگر باره آید اندر دست

نه تیر چون ز کمان جست آید اندر شست

چو عمر رفته نیاید بدست آن بهتر

که در حوادث آینده خفته باشی و مست

ترا ز خواب چهل ساله ننگ و عار مباد

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳

 

غلام همت آنم که خاک عشق سرشت

مرید فکرت آنم که راه انس نبشت

خوشا دیار محبت که اندر آن وادی

طراز کعبه شود فرش عاکفان کنشت

مکن ملامت و آزار بندگان خدای

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

همی بنازد ملک و هی ببالد بخت

بزیر سایه دارای تاج و داور تخت

ملک مظفر دین شهریار ملک آرای

که تخم داد پراکنده و جان کین پرهخت

هم از اتابک اعظم که دست فکرت وی

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸ - ماده تاریخ حاجی آقا محسن عراقی

 

چو پنچ و بیست ز سال هزار و سیصد رفت

از آنزمان که به یثرب ز مکه احمد رفت

سر آمد حکما محسن بن بوالقاسم

به میهمانی حق سوی خوان سرمد رفت

به سوق روضه رضوان روان پر نورش

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

چکیده لعل معروق به صفحه سمنت

و یا ز رشحه می سرخ گشته پیرهنت

بطرف دامنت آلوده خون مگر صنما

خدا نکرده گریبان گرفته خون منت

شنیده ام که گلستان شده است لاله ستان

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰ - در ستایش دانش بپارسی سره

 

از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست

پی نماز کمر بست پیش یزدان چست

چو سرور است شد و چون بنفشه سر در پیش

چو غنچه دوخت لب از گفتگوی و چون گل رست

سپس بگفته یزدان شد از سپهر بخاک

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹

 

سحر بشارتم از دور مهر و ماه آمد

که گاه جشن همایون پادشاه آمد

نجوم ثابته در پرده افق یکبار

نهان شدند و نهفتند رخ که ماه آمد

چگونه ماه توان خواند پادشاهی را

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

بپای آل علی هر که روی زاری سود

ز دستبرد حوادث در این جهان آسود

بگیر دامن احفاد مرتضی کاین قوم

ز آفریده فرازند و از خدای فرود

سرشته در کف ایشان بقدرت ازلی

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

درین چمن که هوار و به اهتراز آورد

گل شکفته از آنروی دلنواز آورد

غنیمتی است مرا زندگی که رضوان باز

در بهشت بروی حبیب باز آورد

گل و شکوفه دگرگون نموده پنداری

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸ - تضمین غزل خواجه شیراز

 

چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد

ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد

عنایت شه و بخشایش ولیعهدش

دل رمیدهٔ ما را انیس و مونس شد

ز فخر طعنه به مینو زند بهارستان

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰

 

جواب نامه ام از نزد دوست دیر آمد

دلم ز دیری آن از حیات سیر آمد

بلی چگونه دلی از حیات گردد سیر

که زیر حلقه گیسوی او اسیر آمد

رهائی دل از آن بند زلف ممکن نیست

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲

 

هزار و سیصد و سی و سه سال کرده گذر

ز عام هجرت فخر انام و خیر و بشر

به ناف هفته و روز ششم ز عشر سوم

ز غره ششمین از شهور و دور قمر

شدم به محضر میر اجل سفیرکبیر

[...]

ادیب الممالک
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۸
sunny dark_mode