گنجور

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹

 

گرت بود جگری سوختن ز داغ آموز

ورت هوای شکفتن بود ز باغ آموز

چو روزگار شود تیره بر تو روشن شو

طریق ما ز گهرهای شب چراغ آموز

به نکهتی ز گلستان دهر خرم باش

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶

 

متاع اشک گر آتش بود برو بفروش

وگرنه از مژه بستان برو به جو بفروش

چو کاروان هوس دررسد ز راه حرم

بگیر ذلت و صد چشمه آبرو بفروش

برهنه شو چو گل داغ و از خزان مندیش

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲

 

به بوی درد پریشان زلف یار شدم

نه صید دوست که صید دل فگار شدم

روم به کوثر و خمیازه هوس نکشم

به کوی باده به دریوزه خمار شدم

حدیث فیض تماشای سنبل و گل دوست

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶

 

بترس از آن که دمی دامن سحر گیرم

چو شعله دم به دم از سوز سینه درگیرم

به کوی زخم فروشان روم به سنه چاک

هزار زخم در آغوش یک جگر گیرم

بیا شکفته و شیرین که گر مرا باشد

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۳

 

ز گریه موج زند مجلس ار ندیم شوم

چمن به ناله درآید اگر نسیم شوم

مشام خواهش مجنون شود زکام ابد

به چین طره لیلی اگر شمیم شوم

عذار شعله ایمن به دود اندایند

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۲

 

بهشت را چه کند با غم آرمیده او

ز دوزخ از چه هراسد فراق دیده او

من و سجود بت از داورم مترسانید

من آفریده عشقم نه آفریده او

شهید عشق ترا راه کعبه مقصود

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - مدح حسین‌خان شاملو

 

چه معجزست بهار کرشمه افشان را

که از نسیم برافروخت شمع بستان را

ز بس فروغ چراغان باغ بتوان دید

به جیب باد صبا عطرهای پنهان را

کسی که تهمتی بینش‌ست چون نرگس

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - مدح شاه صفی

 

ز پرده ساز جهان‌ نوا برخاست

که فر شاه صفی تخت و تاج را آراست

دهان سکه چو نامش گرفت پرزر شد

زبان خطبه ثنایش سرود کامرواست

به نیم موجه دلش آز را کریم کند

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - مدح حسین‌خان شاملو

 

سحر‌ گهان که شکیب از برم گرفت کنار

به روی دل در صحبت گشود ناله زار

شب ولادت عید و جهانیان خرم

ولیک روز وفات فراغت من زار

حریفکان همه با یکدگر ز خرد و بزرگ

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در منقبت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام

 

همای عشق کشد چون در آشیانه صفیر

خروش مرغ دلم بگذرد ز چرخ اثیر

شکسته بال دلم مرغ عافیت خصمی‌ست

که در قفس به نشاط‌ست و در چمن دلگیر

شکارگاه محبت غریب صید گهی‌ست

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - مدح حسین خان شاملو

 

نمود گوشه ابرو شب از افق دو هلال

که کرد تا در شام آفتاب استقبال

چو موج غبغب سیمین بتان همایون‌فر

چو سیم ساعد گل عارضان همایون فال

یکی هلال لب جام و دیگری مه عید

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - در منقبت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام

 

سفیده دم که مسافر شدم ز ملک هرا

چو شب به همرهی کاروان بخت سیاه

ز دوستان دو سه تن بهر خیر باد رفیق

چو بحر غم همه لبریز موج ناله و آه

یکی به نوحه طرازی که کاشکی پس ازین

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵ - در گلایه و پوزش

 

زهی فصیح زبانی که طبع نیر تو

فروغ پنجه خورشید فضل را نیروست

از آن به خسرو ثانی مخاطبی که مدام

دل تو آینه طوطیان شیرین‌گوست

مکش ز چرخ مقوس به زورمندی د‌ست

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶ - درستایش مشرقی و عذر‌خواهی از او

 

زهی ز مشرق طبع تو آفتاب خجل

که هر چه زاده این مشرق‌ست بهتر ازوست

تواضعی‌ست ز تو مشرقی وگرنه سپهر

فسرده غنچه پر گرد و خاک این مینوست

چو لب به شعرگشایی ز فیض شادابی

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴ - اخوانیه

 

رسید مژده که خورشید آسمان جلال

بر آن سرست کزین ذره آسمان سازد

ز کلبه‌ای که همی توامان زندان‌ست

سحاب مکرمتش باغ و بوستان سازد

به خاک غمکده‌ای آب لطف آمیزد

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - مدح میرزا غیاث‌الدین

 

زمین عفو کسی بوسه میزند گنهم

که سیل سیل کرم زان تراب می‌جوشد

چمن طراز وفا میرزا غیاث‌الدین

که دولتش ز عنان و رکاب می‌جوشد

ندانم این چه لقب بود لیک می‌بینم

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - ماده تاریخ وفات شیخ حبیب‌الله

 

هزار حیف که شیخ زمان حبیب‌الله

همان که بود ز روحانیان قدس مرید

همان سحاب که گر هیچ فیض بخش شدی

درین چمن گل خورشید می‌دمید از بید

همان بهار که بی رشح فیض تربیتش

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱ - در ستایش طبع شانی تکلو

 

صبا به کوی دل آشفتگان عشق گذر

زمین ببوس اگر آسمان دهد دستور

بگو به مردمک دیده هنر شانی

که ای ضمیر تو چون چشم عقل چشمه نور

تو آن مسیح مقالی که ملک معنی راست

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۶ - در عذر خواهی

 

نتیجه خلف دهر میرزا قاسم

زهی به ذات تو زیبنده نغز کرداری

در آن دیار که خلقت صلای مرهم زد

به خون طپد دل رنجش ز زخم پیکاری

شراب ناب وفا جوشد از دلت به مثل

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱

 

نخست عقل درین ره خراب کرد مرا

محبت آمد و پر آفتاب کرد مرا

فصیحی هروی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode