گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨۶۵

 

گذر کن از ره لطف ای نسیم باد شمال

بخاک درگه نوئین شهنشان کرتای

امیر عالم عادل که غیر او نرسید

ز خسروان جهان کس درین سپنج سرای

به بی نظیری عنقا و همت شهباز

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٧۵

 

مرا مبشر فرخنده فال خوش خبری

بگوش هوش رسانید موسم سحری

چه گفت گفت که پیدا شد از سپهر کرم

طلوع کوکب صبح نجاح را اثری

بیمن طالع میمون و فال سعد رسید

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٧۶

 

مرا ز خدمت عالیجناب آصف عهد

علاء دولت و دین هندوی مبارک رای

ملامت آن نفس افزود و نفرت آندم خاست

که عزم ثابت او را برفت پای از جای

نشاند بیهنرانرا بجای اهل هنر

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٧٨

 

ندیده نان تو اندر جهان کسی هرگز

بسان خاک چنین خوار از پی آنی

چو آدمی نخورد نان فرشته را ماند

تو قلتبان نخوری نان و دیو را مانی

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٧٩ - القطعه فی الشعر

 

نگار ما هر خم چون گره زند بر موی

دل هزار در آرد بعقده هر موی

ز روی لطف چو نیلوفرست بر سر آب

فراز عارض آنسرو یاسمنبر موی

بغیر زلف و رخ همچو سنبل و گل او

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٨۵

 

هزار اهل مروت در آمدند از پای

که هیچ سست قدم را نرفت پای از جای

گذر زگنبد گردان که نیست منزل عیش

حذر ز مادر گیتی که هست حادثه زای

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها » شمارهٔ ۱ - تاریخ منظوم و فیات و بعضی حوادث وفات نظام الدین یحیی

 

سال هفتصد و پنجاه و نه ز هجرت نبوی

دهم ز ماه محرم سه شنبه از هفته

بپور آغاج نظام خجسته پی یحیی

ز تیغ قهر اجل تا بحشر شد خفته

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها » شمارهٔ ۲ - تاریخ وفات غازان

 

بسال هفتصد و سه ز هجرت از شوال

بروز یازدهم وقت عصر از شنبه

شد از نواحی غزنین شه جهان غازان

بسوی خلد که باد انجهان ازینش به

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها » شمارهٔ ۳ - وفات بهاءالدین علی خواجه

 

بهاء ملک علی خواجه آن جهان کرم

که بر سپهر کرم همچو آفتاب بتافت

بسال هفتصد و هفده بد از هجرت

شب دهم ز محرم که سوی خلد شتافت

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها » شمارهٔ ۴ - تاریخ زیارت مزار یکی از بزرگان

 

ز هجرت نبوی رفته بود هفتصد و هشت

دوشنبه از مه شعبان گذشته پانزده روز

که بنده ابن یمین چشم جان مکحل کرد

بگرد خاک در این مزار جان افروز

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها » شمارهٔ ۷ - وفات وجیه الدین زنگی

 

وفات صاحب اعظم وجیه دین زنگی

که چرخ پیر نبیند چو او جوان دگر

بسال هفتصد و نوزده بد از هجرت

شب دو شنبه و بیست و سوم ز ماه صفر

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها » شمارهٔ ۱۱ - وفات عز الدین محمد

 

به سال هفتصد و سی و هشت از هجرت

به روز جمعه گه چاشت از صفر شده بیست

گذشت سرور آفاق عز دولت و دین

محمد آنکه فلک در عزاش خون بگریست

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها » شمارهٔ ۲۰ - تاریخ فوت پهلوان علی خواجه

 

دهم شب از مه ذوالحجه بود اول شام

گذشته هفتصد و پنجاه و چهار ز سال

که نامدار جهان پهلوان علی خواجه

نهاد روی بدرگاه ایزد متعال

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ١٠ - ترجمه

 

بدوستی که نیاید امیدها همه راست

نه هر چه نیز بترسند از آن شود واقع

چو در میانه مرد و بلا شبی باشد

چه داند او که چه سازد بصبحدم صانع

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ٢۴ - ترجمه

 

حلال داشت عراقی نبید و شربش را

ولیک کفت حرامست باده و مستی

خلاف کرد حجازی و گفت هر دو یکیست

حلال دادن می ازین اختلاف تا هستی

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ۵۴ - ترجمه

 

مرا چه گفت یکی گفت در زمانه توئی

بدیهه گوی کلام از معانی و صورش

چرا مدیحه سرای رضا همی نشوی

که در جهان نبود کس بپاکی گهرش

بگفتمش که نیارم ستود امامی را

[...]

ابن یمین
 
 
۱
۸
۹
۱۰
sunny dark_mode