گنجور

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی

 

پدر به جای پسر هرگز این کرم نکند

که دست جود تو با خاندان آدم کرد

خدای خواست که بر عالمی ببخشاید

تو را به رحمت خود پادشاه عالم کرد

سعدی
 

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

دلم ز هجر رخت رو به کلبه غم کرد

پلاس کلبه غم را لباس ماتم کرد

ز تندباد حوادث چه غم چنین که مرا

نهال عشق تو در سینه بیخ محکم کرد

ملک زحسن تو در آب و خاک سری دید

[...]

جامی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳

 

پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد

بهانه ساخت که شنجرف بوده پی گم کرد

تبسمی ز لب دلفریب او دیدم

که هر چه با دل من کرد آن تبسم کرد

چنان شدم ز غم و غصهٔ جدایی دوست

[...]

وحشی بافقی
 
 
sunny dark_mode