گنجور

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵

 

بر آن سرم که دل به دلبری ندهم

به آنکه داده بگیرم بدیگری ندهم

کنم ز روی بتان منع چشم و دل هر دو

به ناز سنگدلی و ستمگری ندهم

دهم به خشک لبی جان و لذت لب خشک

[...]

رفیق اصفهانی
 
 
sunny dark_mode