گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۳

 

وجود علم و عمل چون عطای حضرت اوست

جزاء علم و عمل محض لطف و سنت اوست

شاه نعمت‌الله ولی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

دلی که صرف تو شد نقد عشق قیمت اوست

چرا که قیمت هرکس به قدر همّت اوست

چو نیّت تو صواب است قبله حاجت نیست

بنای قبلهٔ عاشق بر اصل نیّت اوست

به قول پیر مغان بت پرست را چه گناه

[...]

خیالی بخارایی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۱۵

 

اگر بمن نبود پادشاه را لطفی

نمی کنم گله کان هم نشان شفقت اوست

ز ضعف قالب من واقع است می داند

که بار فاقه سبک تر ز بار منت اوست

فضولی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴۰

 

خوشا دلی که نمکسود از ملاحت اوست

کباب آتش بی زینهار طلعت اوست

به سر دهند عزیزان گلستانش جای

چو سایه هر که گرفتار نخل قامت اوست

سری کز افسر خورشید می ستاند باج

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode