گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در مدح ابوالیسر سپهدار اران در عید نوروز و فطر

 

اگرچه من نکنم عاشقی بطبع طلب

کند طلب دل من عاشقی ز مهر . . . ب

گهی ز دیده خروشم کز اوست دل بعذاب

گهی ز دل کنم افغان کز اوست جان به تعب

ز دیده جیحون باران ز دل جحیم نشان

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح امیر اجل ابومنصور گوید

 

بنفشه زلفی و سیمین برو عقیقی لب

بروی مایه روز و بموی مایه شب

سلبش سرخ و می سرخ در فکنده بجام

لبش برنگ می و عارضش برنگ سلب

بلای تن بدو زلف و جفای جان بدو رخ

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

یکی سرود سراینده از ستاک سمن

یکی زبور روایت کننده از محراب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه

شکن شکن شده آب از شمال چون مضراب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

شکوفه ریخته از شاخ نار زیر درخت

چنان نبشته درم پیش ریخته ضراب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

صبا بساط حواصل ز بوستان بنوشت

چو مشگ بید بپوشید بر سمن سنجاب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

شکفته سرخ و سیه لاله چون رخ و دل و دوست

بنفشه رسته چو زلفین او ببوی و بتاب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

عقیق و مرجان با رنگ آن ندارد پای

عبیر و عنبر با بوی این ندارد تاب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

ببوی و گونه گل هست خاک روی چمن

ببوی عنبر ناب و بگونه گل ناب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

شکفته گشت بباغ اندرون بنفشه و گل

ببوستان شده آب غدیر همچو گلاب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

ز ژاله لاله چو لؤلؤ شده رفیق عقیق

نوای صلصل و بلبل چو چنک و تار و رباب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

خروش رعد بابر اندرون چو ناله دعد

فروغ لاله بجوی اندرون چو روی رباب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

ز ابر گشته بکردار روی و شی خاک

ز باد گشته بکردار موی زنگی آب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

میان بستان نرگس بیاد میر خطیر

بجام سیمین اندر فکنده زرد شراب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

ابوالمظفر سرخاب کو بتیغ کبود

دل سیاه بد اندیش کرده پر ز ذباب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

گناه دشمن بگذارد از کرم بعفو

خطای دوست بپوشد ز مرد می بصواب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

دهنده سائل خواهنده را هزار عطا

دهنده سائل پرسنده را هزار جواب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

بجای قدرش گردون بود بجای سریر

بجای دستش دریا بود بجای سراب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

مخالفان را بر تن بود همیشه جرب

موافقان را پر زر از او همیشه جراب

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح ابوالمظفر سرخاب

 

بگیتی اندر داد آنچنان بگسترده است

گه کرده یزدان ایمن روان او ز عقاب

قطران تبریزی
 
 
۱
۲
۳
۶
sunny dark_mode