گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱ - شکوه از حسود

 

ز شعر قدر و بها یافتند اگر شعرا

منم که شعر ز من یافته‌است قدر و بها

به پیش نادان گر قدر من بود پنهان

به پیش دانا باشد مقام من پیدا

همی نشاید گفتن که تیره شد خورشید

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۷۳ - سنجر و امیر معزی

 

شنیده‌ای تو که سنجر به عمد یا به خطا

بزد به سینه سر خیل شاعران تیری

ملک‌الشعرا بهار
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۲ - تابلوی اول: شب مهتاب

 

(جوان) ولم بکن، کم از این حرف‌ها بزن، ده بیا:

بخور عزیز دل من، (مریم): نمی‌خورم والله

(جوان): بخور ترا به خدا (مریم): نه نمی‌خورم به خدا

(جوان): بخور، بخور، ده بخور (مریم): ای ولم بکن آقا

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم

 

ندانی آنکه به صورت، چقدر بُد زیبا؟

ندانی آنکه به قامت، چگونه بُد رعنا؟

کنون که مرده و دادست عمر خود به شما

خلاصه امسال از یک جوان خودآرا!

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم

 

چو گفته بود به او مریم: آخر ای آقا

مرا شکم شده پُر پس چه شد عروسیِ ما؟

جواب داد بدو، من ازین عروسی‌ها،

هزار گونه دهم وعده! کی کنم اجرا؟

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم

 

چه ما که زور نداریم و قادرند آن‌ها

هر آنچه میل کنند آورند بر سر ما

دگر ز ناله و نفرین نماند هیچ به جا

که بهر مردم تهران، ورا نکرد ادا

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

(من): خدات صبر دهد زین مصیبت عظمی:

حقیقتا که دلم سوخت، از برای شما

(پیرمرد): مگر به گوش شما هم رسیده قصهٔ ما!

(من): شنیده‌ام گل عمر تو چیده‌اند، خدا:

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

مرا بخواست پس، آن مرده‌شوی بی‌سر و پا

به من بگفت که مشروطه کی شود اجرا؟

چه حکم شاه در ایران‌زمین چه حکم خدا

مده تو گوش بر این حرف‌های پا به هوا!

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

سپس برفتم، هر روز هیئت وزرا

جواب نامهٔ خود را نمودم استدعا

ز بعد شش مَه، هر روز وعدهٔ فردا

چنین نوشت سپهدار، عرض حال شما:

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

شود زمانی ار این مرده‌شوی از وزرا!

عجب مدار ز دیوانه‌بازیِ دنیا!

که این زمانهٔ نااصل و دَهرِ بی‌سر و پا!

زمان موسی، گوساله را نمود خدا!!

میرزاده عشقی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
sunny dark_mode