گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۸۵ - کمال اصفهانی

 

به دست خویش تبه می‌کنی تو صورت خویش

وگر نه ساخته‌اندت چنانکه می‌بایی

مخدّرات سماوی درو جمال نهند

اگر تو آینهٔ دل ز زنگ بزدایی

همه جهان را حاجت به سایهٔ تو بود

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۲ - نوری مازندرانی

 

فَأَیْنَمَا تَتَوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ

فَأَیْنَمَا تَتَجَلَّی تو قبلهٔ مایی

به غیر خواجهٔ قنبر امام دین حیدر

اگرچه هست خدا لیک نیست مولایی

یَدُ اللّه است یَدُ اللّه فَوْقَ أَیْدِیْهم

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۲ - نوری مازندرانی

 

به کوی دوست روم چون غریب رسوایی

بود غریب رود چون به کعبه ترسایی

منم به دیر چو زاهد به کعبه چون ترسا

به غیر دیر و حرم هست هم مرا جایی

رخ نهان تو در هر چه بنگرم پیداست

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱

 

به هر چه وصف نمایم ترا به زیبایی

جمیل‌تر ز جمالی چو روی بنمایی

صفت کنند نکویان شهر را به جمال

تو با جمال چنین در صفت نمی‌آیی

به ناتوانی من بین ترحّمی فرما

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۴۸

 

هر آن دیار که باشد ز اهل دل خالی

بود چو گوشهٔ ویرانه بدترین جایی

به اختیار به ویرانه عاقلان نروند

جز آن زمان که طبیعت کند تقاضایی

قاآنی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - گفت‌وگوی دو شاه

 

کجا سزد تو وگیوّم دگر به خودرائی

به دست ما، به اروپا کنید آقائی

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - غدیریه در مدح مولی الموالی علی علیه‌السلام

 

حبیب خلوتیم ای نگار هر جائی

که رخ نهفتهٔی اندر نقاب پیدایی

ترا جمالی باشد که گاه دیدن آن

چو سیل خون رود از دیده تماشایی

مرا چه باک ز رسوایی است در غم تو

[...]

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۲ - تابلوی اول: شب مهتاب

 

(جوان:) سلام مریم مهپاره (مریم): کیست ای وایی!

(جوان): منم نترس عزیز، از چه وقت اینجایی؟

(مریم) تویی عزیز دلم، به چه دیر می‌آیی

سپس در آن شب مه، آن شب تماشایی!

میرزاده عشقی
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵ - چشمه ابدیت

 

شکفته‌ام به تماشای چشم شهلایی

که جز به چشم دلش نشکفد تماشایی

جمال پردگی جاودانه ننماید

مگر به آینه پاکان سینه سینایی

رواق چشم که یک انعکاس او آفاق

[...]

شهریار
 
 
۱
۳
۴
۵
sunny dark_mode