گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱۰

 

نمانده زنده کس از دست و تیغ چالاکش

هنوز می پرد از شوق،چشم فتراکش

علم به خون مسیحا و خضر چرب کند

چو از نیام کشد تیغ، حسن بیباکش

رخی که هر دو جهان در فروغ اومحوست

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode