گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۰ - در مدح صفی الدین

 

هلال روزه میمون لقای فرخ فال

نمود روی ز گردون نیل فام چو نال

خمیده قامت و خدمت نموده بر گردون

ز روی قبله بدرگاه آفتاب جلال

اجل صاحب عادل که مثل او گیتی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴ - در مدح جمال الدین محمود

 

نگار من همه حسن و ملاحت است و جمال

همه ملاحت حسن و جمال او بکمال

غزال چشم نگاری که بر شکار دلم

شداست چیره تر ار شیر در شکار غزال

ز بسدین لب لعل شکر سرشته او

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - در مدح مؤیدالدین

 

ز قد چون الف سیم آن لطیف غزال

فراقم آمد و شد قد من چو زرین دال

بدال زرین سیمین الف بمن بفروخت

میان دال و الف زانکه نیست روی وصال

بدان امید که بینم خیال او در خواب

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - در مدح قدر ارسلان

 

سوی جبال سپهدار شرق شد بجدال

خدای عرش بر او سهل کرد فتح جبال

ز بیم که سر تیغ او ببال رسد

عدوش سر بهزیمت نهاد تافته بال

حلال بود بر او خون طاغیان از عدل

[...]

سوزنی سمرقندی
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۸ - در مدح دستور نظام‌الملک صدرالدین محمد

 

به نیک طالع و فرخنده روز و فرخ فال

به سعد اختر و میمون زمان و خرم حال

به بارگاه وزارت به فرخی بنشست

خدایگان وزیران و قبلهٔ آمال

نظام مملکت و صدر دین و صاحب عصر

[...]

انوری
 

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۰ - در مدح کمال‌الدین ابی‌سعد مسعود بن احمدالمستوفی

 

خدای خواست که گیرد زمانه جاه و جلال

جمال داد جهان را به جود و جاه و کمال

سپهر معنی مسعود کز قران سعود

نزاد مادر گیتی چو او ستوده خصال

قضا توان و قدر قدرت و ستاره محل

[...]

انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح امام عالم صدرالدین

 

بخوب طالع و فرخنده روز و فرخ فال

بتافت از افق شرع آفتاب کمال

چه آفتابی؟رخشنده رای و بخشنده

نبرده ننگ کسوف و ندیده نقض زوال

امام عالم و مخدوم عصر صدرالدین

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴- سورة النساء- مدنیة » ۱ - النوبة الثالثة

 

جلالتی نه تکلف، سعادتی نه گزاف،

حقیقتی نه مجاز، و مقالتی نه محال!

در سرای طرب چون بکوفت دست غمان

ز چرخ و هم فرو شد ستارگان خیال

زمان محو بپوشید خلعتی ز یقین

[...]

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۰۹- سورة الکافرون- مکیة » النوبة الثالثة

 

جلالتی نه تکلّف، سعادتی نه گزاف

حقیقتی نه مجاز و، مقالتی نه محال‌

در سرای طرب چون بکوفت دست غمان

ز چرخ و هم فروشد ستارگان خیال!

میبدی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قطعات » شمارهٔ ۲۳

 

ثنا به نام تو رغبت همی کند همه وقت

جهان به روی تو خرم بود همی همه سال

چو غمگنان به شراب و چو مفلسان به درم

چو دوستان به وصال و چو بوستان به نهال

ادیب صابر
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۲۸ - این قطعه را ارتجالا ساخته و به دار الخلافهٔ بغداد فرستاده است

 

چو آسمان ورق عهد مقتفی بنوشت

برآمد آیت مستنجد از صحیفهٔ حال

چو صبح صادق دین را نهفت ظل ابد

برآمد از پس صبح آفتاب عرش ظلال

چه آفتاب که سهمش چو آفتاب از ابر

[...]

خاقانی
 

ظهیر فاریابی » قصاید » شمارهٔ ۵۰

 

قدوم ماه مبارک مبارک است به فال

که باد بر ملک بحر و بر مبارک سال

سریر بخش سلاطین اتابک اعظم

که هست طلعت او ملک را مبارک فال

جهانگشای عدوبند شاه نصرة دین

[...]

ظهیر فاریابی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - مدح کمال الدین زنجانی معروف به تعجیلی، وزیر سلطان رکن الدین طغرل

 

ایا چو ذات خرد جوهرت عدیم مثال

نه نیک رفت که گفتم وجود نیست محال

بگفتمی که به مانی تو کز ضرورت لفظ

عنان نطق نه پیچاندی بسوی و بال

بوقت نسخت ماهیت تو عقل از عجز

[...]

اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۷

 

چهار چیز که اصل فراغت است و منال

نیرزد آن به چهار دگر در آخر حال

گنه بشرم ملامت عمل به خجلت عزل

بقا به تلخی مرگ و طمع بذل سؤال

اثیر اخسیکتی
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - وله ایضا یمدحه و یهنّیه بالزّفاف

 

چو خیل زنگ بیار استند صفّ جدال

سپاه روم هزیمت گرفت هم در حال

فلک کلاه زر اندود برگرفت از سر

جهان بسفت درافکند عنبرین سربال

نگاه کردم و دیدم عروس گردون را

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۲۸ - وله ایضا

 

محقّق است که چیزی که آن رسد به کمال

بود هر آینه آن چیز را نهیب زوال

اگر به نوبت من ختم شد سخن چه عجب

رسیده است در ایّام من سخن به کمال

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - وله ایضا یمدحه و یهنّیه بالزّفاف

 

چو خیل زنگ بیار استند صفّ جدال

سپاه روم هزیمت گرفت هم در حال

فلک کلاه زر اندود برگرفت از سر

جهان بسفت درافکند عنبرین سربال

نگاه کردم و دیدم عروس گردون را

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - وله ایضا یمدحه و یهنّیه بالزّفاف

 

شبی که منزل شادی دروست میلامیل

شبی که جام سعادت در اوست مالامال

شبی که هست ملاقات عقل و روح در او

شبی که زهره و خورشید را دروست وصال

بخور جانرا بر مجمر سرور بسوز

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - وله ایضا یمدحه و یهنّیه بالزّفاف

 

پناه سروری و پشت شرع ، رکن الدّین

که هست کلک و بنانمت بیان سحر حلال

تویی که نام تو نقشست بر نگین خرد

تویی که رای تو قطب است و سپهر جلال

معالی تو برون از تصرّف اوهام

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - وله ایضا یمدحه و یهنّیه بالزّفاف

 

زهی مبارک طالع خهی همایون فال

که روزنامۀ سعدست و منشاء اقبال

زهی سخای تو بر آز تنگ کرده مجال

زهی عطای تو بر ما فراخ کرده منال

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۲
۳
۴
۷
sunny dark_mode