گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۰

 

به بزمگاه صبوحی کنون به مجلس خاص

حیات‌بخش بُود جام مِی به حکم خواص

ز شوق مجلس مستان نگر به بزم افق

که زهره نغمه‌سرای است و مشتری رقّاص

بسوز مجمر عود ای مقیم خلوت انس

[...]

خواجوی کرمانی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۰

 

به نینی که بر آن در بریم سجده خاص

همیشه فاتحه خوانیم از سر اخلاص

دلا چو طالب وصلی ز آب دیده منال

که در به چنگ نیاره چو دم زند غواص

مراد هر دو جهان یافتم به دولت دوست

[...]

کمال خجندی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۰۷

 

کسی که دیده بود آن نگار را رقاص

عجب مدار که گردد ز درد غصه خلاص

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۰۷

 

به صحن دیگ چو بغرای میده شد رقاص

کسی که دید ز اندوه جوع گشت خلاص

درست قلیه و بغرا صدف به چنگ آور

به بحر کاسه هر آن دست گر شود رقاص

اگر چه دعوت عام است لیک پندارم

[...]

صوفی محمد هروی
 

نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۸۹ - امیرحسین دهلوی فرماید

 

به بزمگاه صبوحی کنان مجلس خاص

حیوه نحش بود جام می به حکم خواص

امید هست که بنوازیم بخلعت خاص

بارمک ار نرسد دست کم زجامه خاص

بیافت سوزن ازان بخیه چو مروارید

[...]

نظام قاری
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۰

 

چو بخت نیست که بارم دهی به مجلس خاص

بر آستان ارادت نهم سر اخلاص

دعای مردن خود می کنم مگر یابم

ز دوری تو و نزدیکی رقیب خلاص

تو را ز قتل اسیر کمند خویش چه بیم

[...]

جامی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۳۰

 

به کلک فلان خوشنویس شعر مرا

نزد رقم که نه هر بیت شد به زخمی خاص

کنون من از پی اصلاح شعر بر خط او

قلمتراش کشیدم که «الجروح قصاص »

جامی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۵

 

زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص

مرا وفای تو نقش صحیفه اخلاص

مدام مطرب بزم غم توام من مست

سرود ناله من کرده چرخ را رقاص

خراب باده عشقت ز ننگ عقل بری

[...]

فضولی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۸

 

حریف خود شو و یا خود برآر آز خلوت خاص

چو سرو باش که هست از هوای خود رقاص

نشان نداده گرانمایه تر ز تو گهری

از آن زمان که به این بحر می رود غواص

به جرم یک نظر ناگهان که افکندم

[...]

نظیری نیشابوری
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۳ - در بیان اسیری ابی‌العاص در مکه

 

ز هر دو سوی پس از گفتگو به قتل قصاص

بنا به فدیه نهادند بهر استخلاص

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode