فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۴
منم که بیتو گرفتار صد بلا شدهام
به صد بلا ز فراق تو مبتلا شدهام
مگر به قوت ضعف بدن رسم جایی
چنین که در طلبت همره صبا شدهام
به درد و محنت بسیار من وسیله مپرس
[...]
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶
بدام عشق تو بیدانه مبتلا شده ام
پرم مبند چو دل بسته مبتلا شده ام
جدا ز یاران، تار گسسته را مانم
که بینوا شده ام گر دمی جدا شده ام
چراغ اهل دلم، بیفروغم ار بینی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۹۸
سبک به چشم تو از شیوه وفا شدهام
سزای من که به بیگانه آشنا شدهام
کسی به خاک چو من گوهری نیندازد
به سهو از گره روزگار وا شدهام
ز خون شکوه دهانم پرست چون سوفار
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷۱
به صد غبار درین دشت مبتلا شدهام
به دامن که زنم دست از او جدا شدهام
جنون به هر بن مویم خروش دیگر داشت
چه سرمه زد به خیالم که بیصدا شدهام
هنور ناله نیام تا رسم به گوش کسی
[...]
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳
به صد بلا ز غمت گرچه مبتلا شدهام
هزار شکر که با درد آشنا شدهام
ز خار ما همه گل میدمد به دامن دشت
به جستجوی تو تا من برهنهپا شدهام
جدا ز گلشن کویت طبیب از حسرت
[...]