گنجور

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۴ - رحلت فاطمه زهرا (س)

 

مرا جگر شده خون از مهاجر و انصار

جنازه من دلخسته را به شب بردار

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۴ - رحلت فاطمه زهرا (س)

 

یتیم پرور شاه شهید زینب زار

نمود رو به تسلای عابد بیمار

صامت بروجردی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۴ - در ولادت محمود حضرت احمد مختار و خلافت مسعود حیدر کرار

 

سخن مگو که نبینی ز هیچکس آزار

چرا که مهر خموشی است خاتم زینهار

یکی بگوی و دو بشنو که داده حضرت حق

دو گوش بهر شنو یکزبان پی گفتار

چو تیغ هر که سراسر زبان بود دائم

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - در نعت و مدح حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم

 

بلاله ماند آن گونه چو باغ بهار

که از دو سمت بگیرد دو زاغ در منقار

دو زاغ تیره بیک لاله دوروی نشست

ولی فزود بهر روی صد هزار نگار

فکند بار بر آن لاله کاروان ختن

[...]

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مسمطات » مسمط در منقبت حضرت شاه اولیا علی مرتضی روحی و ارواحنا فداه

 

نهاد ساتکنی پر ز باده انوار

به دست من که بنوش این می تجلی یار

دلم که بود ز اندوه همچو بوتیمار

کشید باده و شد باز جبرئیل شکار

صفای اصفهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۵

 

امام عصر چراگه به چاه گاه به غار

شود چو یوسف صدیق و احمد مختار

چرا چو گنج به ویرانه ها کشاند رخت

چرا چو ابر به بیغولها گشاید بار

چرا چو ماه بمغرب گراید از مشرق

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۳ - چند بیت از یک قصیده ناتمام مانده بخط استاد

 

مرا وزارت عدلیه از نخستین بار

ندید قابل شفقت نخواند لایق کار

چرا که فاقد هر شرط و جامع هر خلف

بدم که آدمیم من نه گرگ آدم خوار

وزیر عدلیه از آدمی نفور بود

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۱ - در مدح حضرت امیر «ع » به پارسی خالص

 

شهی که موردم تیغش اژدهائی بود

هژبر پیکر و جادوکش و نهنگ اوبار

توانم او را خواند آفتاب اگر شاید

کز آفتاب بتابد ستاره هفت و چهار

گه کشیدن بیرنگ آسمان کبود

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۴۶ - در شمار ایام هفته از یکشنبه تا شنبه

 

سمن، که، هفته بود روزهایش با ترتیب

بگیر از احد و تا بسبت می بشمار

دیمانش، لوندی، ماردی، دوپاره، مرکردی

ژدی، و اندردی، سامدی، است آخر کار

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۴۴ - و به نستعین و نستمد

 

تبوید، دان سل، پیلی بلان شد اسفیدار

چنانکه موریه توت و پلاتان است چنار

ادیب الممالک
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - فراقنامه

 

فغان ز گردش چرخ ستمگر غدار

هزار مرحله دورم فکند از دلدار!

سپهر کجرو پرفن مرا به پیش آورد

چه حالتی که نه حد سکون نه صبر و قرار!

مرا به سر ز می وصل او غروری بود

[...]

طغرل احراری
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۱ - هیئت کابینه تکیه دولت (طهران)

 

نشسته بودم دوش از درم درآمد یار

شکن به زلف و گره بر جبین عرق به عذار

خراب چون دل من چشم و خشمش اندر چشم

نشست پشت به من کرد روی بر دیوار

بگفتمش ز چه تندی کنی و بدخویی

[...]

عارف قزوینی
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۶ - تغزل و بهاریه

 

گشاده روی بهار، ای گشاده روی بهار

شراب سرخ بخواه و نبید سرخ بیار

بهار آمد و سنبل برآمد از لب جوی

به بوی زلف تو ای شمسهٔ بتان بهار

توازبهار فزونی بتا، به رنگ و به بوی

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۷ - مرگ تزار

 

خمش مباش کنون کامد ای بهار، بهار

سخن زلعبت چین وبت بهار، به آر

ز بی‌حقیقتی چرخ و بیوفایی دهر

هزاردستان زد در میان باغ‌، هزار

چه گفت‌؟ گفت جهان رهزنی حرام‌خورست

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - گفت‌وگوی دو شاه

 

ولی چنین که گرفته است ترک‌، رشتهٔ کار

طرابلس رود از دست من به خواری خوار

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح شهاب‌الثاقب حضرت مولی‌الموالی علی علیه‌السلام

 

فغان ز عشق که آسان نماید اول بار

چو مدتی گذرد سخت میشود دشوار

گمان عاشق بیچاره اینکه بی‌زحمت

توان رسید بوصل و گرفت کام از یار

ولیک یار پریوش ز غمزهٔ دلکش

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۷ - قطعه

 

بر این سرا چه فانی مبند دل زنهار

که پل برای عبور است نی برای قرار

براستی که فلک راست کجروی عادت

که دیده راستی از این سپهر کجرفتار

نیامده است و نیاید کسی در این عالم

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۴ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه

 

به گوش هوش اگر بشنوی به لیل و نهار

به بی‌وفائی خود دهر می‌کند اقرار

مباش در پی آمال دنیوی زنهار

نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۷ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه

 

ببین مقام توکل که چون خلیل فکار

گرفت در دل آتش سمند را نه قرار

شد از برای وی آتش به امر حق گلزار

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۲ - تابلوی اول: شب مهتاب

 

اوایل گل سرخ است و انتهای بهار

نشسته‌ام سر سنگی کنار یک دیوار

جوار درهٔ دربند و دامن کهسار

فضای شمران اندک ز قرب مغرب تار

میرزاده عشقی
 
 
۱
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
sunny dark_mode