ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵٢ - قصیده در مدح خواجه علاءالدین محمد
زهی بسلسله زلف مشگبار مجعد
دل شکسته چون من هزار کرده مقید
ربوده گوی لطافت بصولجان سر زلف
ز دلبران سهی قد و شاهدان سمن خد
گشاده هندوی زلفت بتاب دست تطاول
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - فی مدح الملک الاعظم انسب ملوک العجم نصیر الدولة و الدین محمد زید قدره
ایا قواعد گیتی بدولت تو ممهدّ
زهی معارج گردون ز رفعت تو مشید
نهال باغ معانی چراغ چشم امانی
خدیو مسند دولت سزای خاتم و مسند
تکین مال امارت نگین دست وزارت
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۳ - مغربی تبریزی قُدِّسَ سِرُّهُ
کجا شود به حقیقت عیان جمالِ حقیقت
اگر مظاهر و آئینهٔ مجاز نباشد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
برابر است که و کوه پیشِ حضرت مولی
گهی به کوه ببخشد گهی به کاه بگیرد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۲۶ - ساغر شیرازی
ریا همین بر عشاق نیست ورنه فقیه
امام شهر نگردد اگر ریا نکند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۱ - همدم شیرازی
ز دیر و کعبه نمودی جمال خویش و ز عشقت
فغان و غلغله از جان خاص و عام بر آمد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱
ایا نسیم سحر پا بنه بتارک فرقد
ببوس درگه موسی بن جعفر بن محمد
سپس به حضرتش از من بگو که باش بگیتی
هماره فرخ و فیروز و کامکار و مؤید
رخ تو غیرت اختر دل تو معدن گوهر
[...]
عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۱۶ - چه شورها
به غیر باده زادۀ حلال کسی نشان نداند
از این حرامزادگان یکی خوش امتحان ندارد
عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۱۶ - چه شورها
به غیر اشک و دود، هر آنچه هست و بود
یا نبود بیاثر ماند، ز سودها ضرر ماند