گنجور

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۶

 

عشق آشنا شد شمع من، طبع هوا خواهش نگر

دارد سری با سوختن، اشکش ببین آهش نگر

زلف کدامین مه جبین، دارد گرفتارش چنین؟

بی تابی شامش ببین، آه سحرگاهش نگر

ای از محبت بی خبر، تا کی کنی خون در جگر؟

[...]

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode