گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۷

 

سنگی چو گوهر، بستیم بر دل

از صبر دیدیم در بحر ساحل

رحمت گشوده‌ست آغوش حاجات

درهاست اینجا مشتاق سایل

چون شمع ما را با عجز نازیست

[...]

بیدل دهلوی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۶

 

جمعند خوبان چون دسته گل

وز ناله عاشق تنها چو بلبل

بردند از دل آن زلف و کاکل

تاب و توان و صبر و تحمل

بر خرمن ما حسرت زد آتش

[...]

مشتاق اصفهانی
 
 
sunny dark_mode