گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰۹

 

مستم که امشب گوییا میهای پنهان خورده ام

من با خیال خویش می با نامسلمان خورده ام

نی نی که خوردم خون خود،چون پوشم ازتو،چون رخم

بر من گواهی می دهد هر می که پنهان خورده ام

از تشنگی آن دو لب می آیدم خون در جگر

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode