×
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۹۳
ای رخ نیکوی تو مهر جمال
وی خم ابروی تو رشگ هلال
نفحه گیسوی تو مشگ ختن
نرگس جادوی تو سحر حلال
عارض نیکوی تو خلد برین
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۰۸
ما خراباتیان بی باکیم
از می وصل حق طربناکیم
رونق افزای عالم ملکوت
مجلس آرای بزم افلاکیم
یابد از مادو کون آرایش
[...]
نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۳ - حکایت
تابش حسن آتش افروز است
درتن عاشقان روان سوز است
مژده وصل میرسد از دوست
جان فداکن که مژدگانی اوست
نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۸ - حکایت در فوائد خاموشی
گاه میرفتی بجاروب مقال
از ضمیر خستگان گرد ملال
گاه اندر جام مخموران هجر
باده پیمودی ز مینای وصال
هر دم از بحر فضیلت ریختی
[...]