گنجور

قاآنی » مسمطات » در ستایش علیقلی میرزا گوید

 

مگر باز بر فروخت گل از هر کنار نار

که هردم ز سوز دل بگرید هزار زار

نسیمی که در چمن شدی رهسپار پار

هم امسال یافتست بر جویبار بار

که گویدش تهنیت بهر شاخسار سار

[...]

قاآنی
 

قاآنی » مسمطات » شمارهٔ ۵ - و لهُ ایضاً فی مدحه

 

بت سادهٔ رفیق بط بادهٔ رحیق

مرا به ز صد حشم مرا به ز صد فریق

نخواهم غذای روح به جز بادهٔ رقیق

نجویم انیس دل به جز سادهٔ رفیق

چو دولت یکی جوان چو دانش یکی عتیق

[...]

قاآنی
 
 
sunny dark_mode