گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۷

 

ز چشم از دل خویش خونت خوردم

ازان با غم جفت و از کام فردم

ازین چشم و دل آب و رنگی ندیدم

به جز اشک خونین و رخسار زردم

چو با مردم چشم خود برنتابم

[...]

مجد همگر
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۴

 

ز می توبه کردم ز مستی نکردم

نگفتم دگر گِردِ مستان نگردم

اگر بوده ام دامن آلوده از می

چو بر آبِ رز بود خونی نکردم

اگر جرأتی رفت الحمدُلله

[...]

حکیم نزاری
 
 
sunny dark_mode