گنجور

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۷

 

ایا گشته غره به مکر زمانه

ز مکرش به دل گشتی آگاه یا نه

یگانهٔ زمانه شدی تو ولیکن

نشد هیچ کس را زمانه یگانه

زمانه بسی پند دادت، ولیکن

[...]

ناصرخسرو
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۲۳ - معما در مدح رشیدالدین

 

خرد دوش از من بپرسید و گفتا

که ای پیش نطق تو منطق فسانه

بگو چیست آن طرفه صیاد دلها

که از لفظ و معنیش دامست و دانه

دلم گفت خاموش تا من بگویم

[...]

انوری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰۴

 

میان من و دوست چون شد یگانه

نماند به جز دوست کس در میانه

چو با دوست افتاد کار از دو جانب

دویی جمله معدوم شد در یگانه

چو بیرون از او نیست از خود چه لافی

[...]

حکیم نزاری
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۵

 

مغنی به آواز چنگ و چغانه

چه خوش گفت وقت صبوح این ترانه

که ای خواجه برخیز کانفاس عمرت

بود مایه دولت جاودانه

درین بزمگه چند غافل نشینی

[...]

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۴۸

 

کشد گر به صورت ز دل صد زبانه

به معنی بود نور آتش یگانه

مکن روی در قبله بی صدق نیت

که رسوا کند تیر کج را نشانه

برون آی از جسم خاکی به همت

[...]

صائب تبریزی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۲

 

بنه سر بحکم خدای یگانه

شود تا بحکمت جهان دو گانه

بخواه ازخدا غیر عقبی و دنیی

که بحر نوالش ندارد کرانه

نظر بر مدار از مسبب در اسباب

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۳

 

برفت از برم آن نگار یگانه

دلم شد بدنبال حسنش روانه

سخن از فراقش چه گوید زبانم

تو گوئی کشد آتش دل زبانه

چو حرف گهر بارش از نامه خوانم

[...]

فیض کاشانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲۳

 

برآرد گَرَم آتش‌ دل زبانه

شودگرد بال سمندر زمانه

گشایم‌گر از بیخودی شست آهی

کنم قبهٔ چرخ زنبور خانه

به صد لاف وارستگی صید خویشم

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲۴

 

پری می ‌فشان ای تعلق بهانه

به دل چون نفس بسته‌ای آشیانه

درین عرصه زنهار مفراز گردن

که تیر بلا را نگردی نشانه

گر از ساز بسمل اثر برده باشی

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode