عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه
عروس تو امروز جز گور نیست
که با بخت بد مر ترا زور نیست
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۱ - رزم پهلوان گرشاسب با اژدها و کشتن اژدها
ز تُست این توان من، از زور نیست
که بی تو مرا زورِ یک مور نیست
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۶ - اظهار عاشقی کردن مرجانه با شهریار گوید
گزیدن ز تو دوریم دور نیست
تو قیری و جفت تو کافور نیست
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۵ - پادشاه شدن فرانک درسراندیب و بند گردن ارژنگ را گوید
ورا گر سر از تن بری دور نیست
که از خون او فتنه دستور نیست
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۸ - لشکرکشی آتبین به چین و گرفتن شهر خمدان
که پیروزی از مردمان دور نیست
همان آتبین است، فغفور نیست
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۳ - سگالش خاقان در پاسخ اسکندر
ز من چو دل شاه رنجور نیست
جوانمردی شیر ازو دور نیست
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۶۲ - وله ایضا
نظر می کنم در جهان بخت را
به از درگاه تو منظور نیست
یقین شد ظفر را که در روزگار
بجز رایت خواجه منصور نیست
کجا قهر تو سایه بر وی فکند
[...]
سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت بر ضعیفان و اندیشه در عاقبت
بخندید و گفت ای پسر جور نیست
ستم بر کس از گردش دور نیست
حکیم نزاری » ادبنامه » باب هشتم - در نکوهش غرور و عجب و دروغ و شکر احسان خداوندگار به جای آوردن » بخش ۱
خرد بر چنین کار دستور نیست
ز دیوانگی این خطا دور نیست
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۵۰ - آگاه شدن فغفور (از) ملاقات سام با پریدخت و بند کردن سام را
گرت جام نوشین دهد دور نیست
ولی نوش بی نیش زنبور نیست
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۵۸ - مناظره کردن سام با پریدخت
به خوبی کسی چون تو مغرور نیست
اگر دور باشی ز من دور نیست
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۹۶ - نامه نوشتن پریدخت به سوی سام
که بی رای تو دیده را نور نیست
تن و جانم از گردش هور نیست
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸
اگر تن زدم، از ادب دور نیست؛
چراغ مرا بیش از این نور نیست
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۶ - برهان ششم
که افزایش قسمت از زور نیست
ترا عزل تقدیر مقدور نیست
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۳۰ - در اندرز یار دیرین خویش میرزا علی دوست کرمانشاهانی متخلص به سالک گوید
تهی جانت از تابش نور نیست
سرت هیچگه خالی از شور نیست