گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳

 

چو ماه از بر تخت سیمین نشست

سه پاس از شب تیره اندر گذشت

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۲ - آغاز داستان

 

نهادند خوان پیش ایزدگشسب

گرفتند پس واژ و برسم بدست

فردوسی
 

کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۷

 

یکی جامه وین بادروزه ز قوت

دگر اینهمه بیشی و برسری است

کسایی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۷ - بگفت این و بر دوست بگریست زار

 

همه جمله بروی فرامشت کرد

گدازید چون کشت بی آب کشت

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲ - در نعت نبی علیه السلام

 

به یک چشم زد از دل سنگ خواست

به معجز برآورد نوبر درخت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۶ - پرسش های دیگر از برهمن

 

چه دانی یکی گنج آکنده است

که دارد بسی گوهر اندر نهفت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۵ - بازگشت گرشاسب از هند به ایران

 

رهی کاو به دل شادمان دارت

به از بد پسر کاو بیازاردت

اسدی توسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم

 

به ساعد دم تیغ بانوگشسب

نگه داشت ببر بیانش ز دست

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۰ - آمدن فرامرز و شبیخون زدن بر لشکر بهمن

 

سوی میمنه هردوان را بخواست

ابر میسره مردمان را گماشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۰ - آمدن فرامرز و شبیخون زدن بر لشکر بهمن

 

همی دادشان پند و سودی نداشت

نگشتند اگر چه نبردآزماست

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۳ - داستان سه فرزانه

 

وزآن پس برافکند تخم برست

همیشه چنین بودگفتن درخت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۷
sunny dark_mode