گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۳

 

به کوه اندرون گفت: کمکان ما

بیا و بکن، بگسلد جان ما

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

گر آیی فرود و خوری نان ما

بیفروزی از روی خود جان ما

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۸

 

فدای تو بادا تن و جان ما

چنین باد تا مرگ پیمان ما

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۷

 

فدای تو بادا تن و جان ما

بر این بود تا بود پیمان ما

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۳

 

فدای تو بادا تن و جان ما

برینست جاوید پیمان ما

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۵

 

بهرسو شود پاک فرمان ما

پرستش که فرمود یزدان ما

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

فدای تو بادا تن و جان ما

سراسر بر اینست پیمان ما

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۶

 

فدای تو بادا همه جان ما

چنین بود تا بود پیمان ما

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۳ - زاری کردن ورقه

 

بگفتند یکسر کی: ای جان ما

خداوند ما، درد و درمان ما

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۵ - در مذهب فلاسفه گوید

 

از آنجاست افتادن جان ما

درین تیره گیتی که زندان ما

اسدی توسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۹ - نامه نوشتن فرامرز به فرطورتوش

 

چنین آرزو خاست در جان ما

برینست جاوید پیمان ما

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۳۱۷ - آراستن رزم شاهان رزم قارن و کوش و زخمی شدن قارن

 

که جمشیدیان را نیاگان ما

گزیده جهاندار پاکان ما

ایرانشان
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹

 

کرانی ندارد بیابان ما

قراری ندارد دل و جان ما

جهان در جهان نقش و صورت گرفت

کدامست از این نقش‌ها آن ما

چو در ره ببینی بریده سری

[...]

مولانا
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳

 

الا ای غمت شادی جان ما

تویی راحت جان پژمان ما

دلی کو جهانیست بردی، برو

چه افتاده یی در پی جان ما

پری رویی از مردمت باک نیست

[...]

سیف فرغانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode