گنجور

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۱ - رسیدن نامهٔ اسکندر به کید هندو

 

چنین بود در نامهٔ شاه روم

به لفظی کزو گشت خارا چو موم

پس از نام دارندهٔ مهر و ماه

که اندیشه را سوی او نیست راه

خداوند فرمان و فرمانبران

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۲ - رفتن اسکندر از هندوستان به چین

 

بیا ساقی آن آب چون ارغوان

کزو پیر فرتوت گردد جوان

به من ده که تا زو جوانی کنم

گل زرد را ارغوانی کنم

سعادت به ما روی بنمود باز

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۳ - سگالش خاقان در پاسخ اسکندر

 

بیا ساقی آن بادهٔ چون گلاب

بر افشان به من تا درآیم ز خواب

گلابی که آب جگرها به دوست

دوای همه درد سرها به دوست

رقیب منا خیز و در پیش کن

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۴ - مناظرهٔ نقاشان رومی و چینی

 

بیا ساقی آن می‌که جان پرورست

به من ده که چون جان مرا درخوَرست

مگر نو کند عمر پژمرده را

به جوش آرد این خون افسرده را

یکی روز خرم‌تر از نوبهار

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۵ - مهمانی کردن خاقان چین اسکندر را

 

بیا ساقی آزاد کن گردنم

سرشک قدح ریز در دامنم

سرشگی که از صرف پالودگی

فرو شوید از دامن آلودگی

مکن ترکی ای ترک چینی نگار

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۶ - بازگشتن اسکندر از چین

 

بیا ساقی امشب به مِی‌ کن شتاب

که با درد سر واجب آمد گلاب

می‌یی کاب در روی کار آورد

نه آن می که در سر خمار آورد

جهانگرد را در جهان تاختن

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۷ - رسیدن اسکندر به دشت قفچاق

 

بیا ساقی آن باده بر دست گیر

که از خوردنش نیست کس را گزیر

نه باده جگر گوشهٔ آفتاب

که هم آتش آمد به گوهر هم آب

دو پروانه بینم در این طرفگاه

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۸ - رسیدن اسکندر به کشور روس

 

بیا ساقی آن بکر پوشیده روی

به من ده گرش هست پروای شوی

کنم دست شوئی به پاک از پلید

به بکر این چنین دست باید کشید

دگر باره بلبل به باغ آمدست

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۴۹ - جنگ اول اسکندر با روسیان

 

بیا ساقی آن زیبق تافته

به شنگرف کاری عمل یافته

بده تا در ایوان بارش برم

چو شنگرف سوده به کارش برم

ببار ای جهاندیده دهقان پیر

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۰ - جنگ دوم اسکندر با روسیان

 

دگر روز کاین ساقی صبح خیز

زمی کرد بر خاک یاقوت ریز

دو لشگر چو دریای آتش دمان

گشادند باز از کمینها کمان

دگر باره در کارزار آمدند

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۱ - جنگ سوم اسکندر با روسیان

 

دگر روز کاین ترک سلطان شکوه

ز دریای چین کوهه برزد به کوه

گراینده شد هر دو لشگر به خون

علم بر کشیدند چون بیستون

درآمد ز دریا به غریدن ابر

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۲ - جنگ چهارم اسکندر با روسیان

 

چو خورشید برزد سر از سبز میل

فرو شست گردون قبا را ز نیل

دگر باره شیران نمودند شور

ز گوران همه دشت کردند گور

به غلغل درآمد جرس با درای

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۳ - جنگ پنجم اسکندر باروسیان

 

دگر روز کین طاق پیروزه رنگ

برآورد یاقوت رخشان ز سنگ

الانی سواری چو غرنده شیر

برآمد سیاه اژدهائی به زیر

یکی گرز هفتاد مردی بدست

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۴ - جنگ ششم اسکندر با روسیان

 

چنین تا یکی روز کاین چرخ پیر

برآورد گوهر ز دریای قیر

دگر باره میدان شد آراسته

ز بیغولها نعره برخاسته

ز لشگرگه روس بانگ جرس

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۵ - جنگ هفتم اسکندر با روسیان

 

سپیده چو سر برزد از باختر

سیاهی به خاور فرو‌برد سر

سپه را برآراست خاور خدیو

در اندیشه زان مردم آهنج دیو

سوی میمنه رومی و بربری

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۶ - پیروزی یافتن اسکندر بر روسیان

 

بیا ساقی آن رنگ داده عبیر

که رنگش ز خون داد دهقان پیر

بده تا مگر درآید به چنگ

دهد رنگ و آبش مرا آب و رنگ

سپاه سحر چون علم برکشید

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۷ - رهایی یافتن نوشابه

 

بیا ساقی آن جام گوهر فشان

به ترکیب من گوهری در نشان

مگر جان خشگم بدو تر شود

که زنگار گوهر به گوهر شود

چو فارغ شد اسکندر فیلقوس

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۸ - نشاط کردن اسکندر با کنیزک چینی

 

بیا ساقی آن آب آتش خیال

درافکن بدان کهرباگون سفال

گوارنده آبی کزین تیره خاک

بدو شاید اندوه را شست پاک

شبی روشن از روز و رخشنده‌تر

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۹ - افسانه آب حیوان

 

بیا ساقی آن جام رخشنده می

به کف گیر بر نغمهٔ نای و نی

میی کو به فتوی میخوارگان

کند چاره کار بیچارگان

چو بانگ خروس آمد از پاسگاه

[...]

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۶۰ - رفتن اسکندر به ظلمات

 

بیا ساقی آن خاک ظلمات رنگ

بجوی و بیار آب حیوان به چنگ

بدان آب روشن نظر کن مرا

وزین زندگی زنده‌تر کن مرا

درین فصل فرخ ز نو تا کهن

[...]

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode