گنجور

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۹ - اردو کشی بمقدونیه و یونان

 

گرایدون شما جمله فرمان برید

بفرمانبری از ستم می رهید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۹ - اردو کشی بمقدونیه و یونان

 

چو این نامه ها بر جزایر رسید

شنیدند اینگونه گفت و شنید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۰ - عاشق شدن دختر داریوش بر مردونیه، سردار جوان ایرانی

 

چو آن قدّ و آن موی و آن روی دید

رخش لاله گون گشت و دل برتپید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ

 

همان گه چنان قلب او میتپید

طپش های قلبی پدر می شنید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ

 

یکی اسب تازی نژاد سفید

ز سر تا دم اسب را زر کشید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۲ - اردو کشی داریوش به هندوستان

 

چو شد صبح و خورشید رخشان دمید

پرا کنده شد نورو خور سر کشید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۲ - اردو کشی داریوش به هندوستان

 

شهنشه سرود دلیران شنید

دلش شاد تر شد چو این سان بدید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۲ - اردو کشی داریوش به هندوستان

 

زدل او چنان نعره ای بر کشید

کز آن زهره هندوان بردرید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۲ - اردو کشی داریوش به هندوستان

 

سپهبد شهنشاه را از دور دید

ز اسب اندر آمد بسویش دوید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

خشایار چون این سخن ها شنید

تو گفتی که هوش از سرش برپرید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

در آن قصر خوابید خور آفرید

همان پرنیان روی صورت کشید

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

یکی خنجری از کمر برکشید

همی خواست تا پهلوی خود بردرید

افسرالملوک عاملی
 
 
۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۱۸۵
sunny dark_mode