گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۰

 

جوان چون بدید آن نگاریده روی

به سان دو زنجیر مرغول موی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴۱

 

به خنیاگری نغز آورد روی

که: چیزی که دل خوش کند، آن بگوی

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایش خرد

 

به گفتار دانندگان راه جوی

به گیتی بپوی و به هر کس بگوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر

 

به گفتار پیغمبرت راه جوی

دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۰ - بنیاد نهادن کتاب

 

دل روشن من چو برگشت از اوی

سوی تخت شاه جهان کرد روی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۰ - بنیاد نهادن کتاب

 

نبشته من این نامهٔ پهلوی

به پیش تو آرم مگر نغنوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۰ - بنیاد نهادن کتاب

 

شو این نامهٔ خسروان باز گوی

بدین جوی نزد مهان آبروی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱

 

پسر بد مر او را یکی خوب‌روی

هنرمند و همچون پدر نامجوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱

 

پذیره شدش دیو را جنگجوی

سپه را چو روی اندر آمد به روی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۲

 

برفت و جهان مردری ماند ازوی

نگر تا که را نزد او آبروی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » طهمورث » طهمورث

 

پس از پشت میش و بره پشم و موی

برید و به رشتن نهادند روی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » طهمورث » طهمورث

 

چه سغدی، چه چینی و چه پهلوی

ز هر گونه‌ای کان همی بشنوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

جهان را فزوده بدو آبروی

فروزان شده تخت شاهی بدوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

تن آزاد و آباد گیتی بر اوی

بر آسوده از داور و گفتگوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

چو این گفته شد فرّ یزدان از وی

بگشت و جهان شد پر از گفت‌وگوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲

 

بپرسید کاین چاره با من بگوی

نتابم ز رای تو من هیچ روی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲

 

سر تازیان مهتر نامجوی

شب آمد سوی باغ بنهاد روی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳

 

همیدون به ضحاک بنهاد روی

نبودش به جز آفرین گفت و گوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳

 

بدو گفت بنگر که از آرزوی

چه خواهی بگو با من ای نیک‌خوی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳

 

که فرمان دهد تا سر کتف اوی

ببوسم بدو بر نهم چشم و روی

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۱۵۲
sunny dark_mode