گنجور

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

اگر مهترم من به سال و خرد

زمانه به مهر من اندر خورد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

فرستاده را گفت ره برنورد

نباید که یابد ترا باد و گرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

سه فرزند بودت خردمند و گرد

بزرگ آمدت تیره بیدار خرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

ولیکن چنین گوید آن سالخورد

که بودش سه فرزند آزاد مرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۷

 

که چون باد بر ما همی بگذرد

خردمند مردم چرا غم خورد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۷

 

که هر چند چرخ از برش بگذرد

تنش خون خورد بار کین آورد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۸

 

برادر کزو بود دلتان به درد

وگر چند هرگز نزد باد سرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۰

 

مرا با شما نیست ننگ و نبرد

روان را نباید برین رنجه کرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

هیونی برون آمد از تیره گرد

نشسته برو سوگواری به درد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

ابا ناله و آه و با روی زرد

به پیش فریدون شد آن شوخ مرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

خروشیدن پهلوانان به درد

کنان گوشت تن را بران رادمرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

کس از تاجداران بدین‌سان نمرد

که مردست این نامبردار گرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

که جاوید باد آفریدون گرد

همه فرهی ایزد او را سپرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

چه گفتند دانندگان خرد

که هر کس که بد کرد کیفر برد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

بماند به تیمار و دل پر ز درد

چو ما مانده‌ایم ای شه رادمرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

برون شد ز درگاه شاپور گرد

فرستادهٔ سلم را پیش برد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

دو مرد جفا پیشه را دل ز درد

بپیچید و شد رویشان لاژورد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۴

 

شکیبایی و هوش و رای و خرد

هژبر از بیابان به دام آورد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۴

 

ازان انجمن کس ندارم به مرد

کجا جست یارند با من نبرد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۴

 

چنان تیره شد روز روشن ز گرد

تو گفتی که خورشید شد لاجورد

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۸۵
sunny dark_mode