گنجور

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۵

 

اگرچه گوی سرو بالا بود

جوانی کند پیر کانا بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۵

 

چو بر جامهٔ ما چلیپا بود

نشست اندر آیین ترسا بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲

 

تو با هر که از دودهٔ ما بوَد

اگر پیر اگر مرد برنا بوَد

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۵ - رفتن ورقه به شام

 

که خورد عرب شیر و خرما بود

ازین دو عرب ناشکیبا بود

عیوقی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۸ - آمدن ضحاک به مهمانی اثرط و دیدن گرشاسب را

 

هنر هرجه در مرد والا بود

به جهرش بر از دور پیدا بود

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۲ - دیدن گرشاسب بر همن رومی را و پرسیدن ازو

 

هر آن کاو نکو رای و دانا بود

نه زیبا بود گر نه گویا بود

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۲

 

یگانه گهر گرچه زیبا بود

نکوتر چو جفتیش همتا بود

اسدی توسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۸ - جواب دادن پیر برهمن فرامرز را

 

درختی که فوق ثریا بود

زهر چیز برتر به بالا بود

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۶ - خوان سوم کشتن فرامرز،غول را

 

کرا مرگ در آب دریا بود

ز آتش بترسد نه والا بود

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۰۳ - جنگ نستوه و کارم با کوش

 

وگر هیچ پرگست بر ما بود

یکی تیر پرتاب صحرا بود

ایرانشان
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده

 

گرت مذهب این شد که بالا بود

ز تعظیم او زیر تنها بود

نظامی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۱

 

که دیده ست چشمی که دریا بود

همه گرد دریا ثریا بود

که دیده ست بحری که پیرامنش

مزین به لولوی لالا بود

محیطی که قعرش نباشد پدید

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب ششم - در فرصت نگاه داشتن و حاجت خواستن » بخش ۲ - حکایت

 

چو تو روح پاکی که ترسا بوَد

چنین روح مطلق مسیحا بوَد

حکیم نزاری
 
 
۱
۲
sunny dark_mode