فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوشزاد با کسری
نه پروای رای مسیحابود
به فرجام خصمش چلیپا بود
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۸ - آمدن ضحاک به مهمانی اثرط و دیدن گرشاسب را
هنر هرجه در مرد والا بود
به جهرش بر از دور پیدا بود
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۲ - دیدن گرشاسب بر همن رومی را و پرسیدن ازو
هر آن کاو نکو رای و دانا بود
نه زیبا بود گر نه گویا بود
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۸ - جواب دادن پیر برهمن فرامرز را
درختی که فوق ثریا بود
زهر چیز برتر به بالا بود
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۴ - پاسخ دادن برهمن و پذیرفتن برهمن کید هندی با جمله هندوستانیان،دین یزدان را از گفته فرامرز پور رستم
ز توران سپه هر که آنجا بود
اگر ناتوان ور توانا بود
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۶ - خوان سوم کشتن فرامرز،غول را
کرا مرگ در آب دریا بود
ز آتش بترسد نه والا بود
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۲ - آمدن مضراب دیو به خیمه شهریار و بردن دلارام گوید
یکی از ره ژرف دریا بود
یکی دیگر از سوی صحرا بود
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۲ - آمدن مضراب دیو به خیمه شهریار و بردن دلارام گوید
که این جای ارژنگ تنها بود
دو دشمن بدینسان توانا بود
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۰ - مکر کردن دلارام در خلاصی شهریار از بند فرانک گوید
که جاسوس دزدان صحرا بود
که زینگونه آن دشت پیدا بود
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۰۳ - جنگ نستوه و کارم با کوش
وگر هیچ پرگست بر ما بود
یکی تیر پرتاب صحرا بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۰ - به پادشاهی نشستن اسکندر در اصطخر
سر رستنی زیر زیبا بود
سر آدمی به که بالا بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۵ - مهمانی کردن خاقان چین اسکندر را
اگر ماهی از سنگ خارا بود
شکار نهنگان دریا بود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
گرت مذهب این شد که بالا بود
ز تعظیم او زیر تنها بود
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۱
که دیده ست چشمی که دریا بود
همه گرد دریا ثریا بود
که دیده ست بحری که پیرامنش
مزین به لولوی لالا بود
محیطی که قعرش نباشد پدید
[...]
حکیم نزاری » ادبنامه » باب ششم - در فرصت نگاه داشتن و حاجت خواستن » بخش ۲ - حکایت
چو تو روح پاکی که ترسا بوَد
چنین روح مطلق مسیحا بوَد