×
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۶
در آغاز پیری و انجام کار
مرا باز بخت جوان گشت یار
نکو محضری مهربان دلبری
به نامیزد آمد مرا درکنار
در آمد به کاخم بتی ماه روی
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۷
مرا هست امشب بتی درکنار
که رویش گلم در نظر کرده خوار
ز چهرش به مینو مرا نیست میل
ز لعلش به کوثر مرا نیست کار
ز لب غیرت لعل های بدخش
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۱۸- تاریخ وفات صالحه بیگم زواره ای
به فردوس شد بیگم از کربلا
خبر چو از وفاتش صفائی شنفت
ز اندیشه درخواست تاریخ وی
به جنات از نینوا رفت گفت
۱۲۶۱ق
صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۲۶- به دستور شهزاده ز امعای ملک
به دستور شهزاده ز امعای ملک
نمدمال چون سنده اخراج شد
ستم باره هیزی که صد ره فزون
به کفران و کین ننگ حجاج شد
به کیش ضلال ار همی چند سال
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۴۹- تاریخ ولادت ساره خاتون دختر شاعر
به مولود این ساره خاتون که راست
به زیبائی آمد دو کیهان عروس
یکی آمد از غیب و در جمع گفت
ز رخساره ساره برادر بوس
۱۲۶۵ق
صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۹۲- تاریخ دیگر در همین موضوع
چو فضل خداداد پوری نژه
به فرمان چو مه در ضیا گستری
سرودم به تاریخش از قول باب
بزاد اینک از زهرهام مشتری
۱۳۱۰ق