گنجور

امیر شاهی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱

 

شبی با صراحی چنین گفت شمع

که: ای هر شبی مجلس آرای دوست

ترا با چنین قدر پیش قدح

سجود دمادم بگو از چه روست

صراحی بدو گفت: نشنیده ای

[...]

۳ بیت
امیر شاهی
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵

 

در آن کوش مِن‌بعد شاهی به دهر

که روزی به انصاف از این خوان خوری

گرت نیم نان جو افتد به دست

به رغبت به از مرغ بریان خوری

نه زآن سان که چندانذکه مقدور توست

[...]

۷ بیت
امیر شاهی