×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰۶
به نظاره جوانان که کسی نیافت سیری
من پیر بس حریصم چه بلاست حرص و پیری
چکنم که چون تو یوسف نتوان خرید وصلت
نه بنقد سربلندی نه بمایه فقیری
چو سر وفا نداری مفکن بدام خویشم
[...]
اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۰ - بصدای درمندی بنوای دلپذیری
بصدای درمندی بنوای دلپذیری
خم زندگی گشادم بجهان تشنه میری
تو بروی بینوائی در آن جهان گشادی
که هنوز آرزویش ندمیده در ضمیری
ز نگاه سرمه سائی بدل و جگر رسیدی
[...]