گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰ - ستایشگری

 

ای بزرگی که در همه احوال

ناصر تو خدای بیچونست

کمترین پایه ای ز همت تو

برترین موضعی ز گردونست

خلق تو جسم عنبر ساراست

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - مدح شاهینی

 

او نه زین پر دلان اکنونست

که به مردی ز رستم افزونست

مسعود سعد سلمان
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار

 

هر جسد را که زیر گردونست

مادری خاک و مادری خونست

نظامی
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۵۳ - وله ایضا

 

نظم و نثر سخن برابر نیست

گرچه هر یک چو دّر مکنونست

سخن نثر اگرچه بس نغزست

کار منظوم خود دگر گونست

آن نبینی که آهن بی قدر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

اوحدی » جام جم » بخش ۵۳ - در شفقت بر زیر دستان

 

میتوانش فروخت، گردونست

کشتن او ز عقل بیرونست

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ١٠٨

 

حالت مال و علم اگر خواهی

تا بدانی که هر یکی چونست

مال دارد چو بدر روی به کاست

علم چون ماه نو در افزونست

رفع را بین که حق ادریس است

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٩ - مثنوی مجلس افروز

 

هر زمان حال ما دگر گونست

کس چه داند که حال ما چونست

ابن یمین
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۶ - رفتن شاه‌زاده به دیدن درویش

 

گفت روزم دو دیده پرخون‌ست

حال شب را چه گویمت که چون‌ست؟

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۶ - آمدن گدا به دربار شاه

 

لیک از آن‌جا که دور گردون‌ست

هر زمان حالتی دگرگون‌ست

هلالی جغتایی
 
 
sunny dark_mode