گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۲

 

بودنی بود، می بیار اکنون

رطل پرکن ، مگوی بیش سخون

رودکی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۲ - ستایش سلطان مسعود

 

ای خرد را به راستی قانون

وی دل تو ز هر هنر قارون

دون طبع تو مایه دریا

زیر قدر تو پایه گردون

فضل را فکرت تو یاری گر

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۰ - پند

 

راز در گرمی سخن زنهار

تا نجوشد ز لفظ تو بیرون

گرت کتمان آن بکاهد تن

به کت اظهار آن بریزد خون

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۲۵ - اردروز

 

ارد روزست فرخ و میمون

با همه لهو و خرمی مقرون

ای دلارای یار گلگون رخ

خیز و پیش آر باده گلگون

تا به یاد خدایگان زمین

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - صفت کودک جعبه زن

 

روی پر گرد و بینی اندر خون

بر خزیده دو دیده ملعون

مسعود سعد سلمان
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - در مدح سلطان ابراهیم یا سیف الدوله محمود بن ابراهیم

 

ماه ملک آمد از خسوف برون

تخت ازو یافت رتبت گردون

برد نورش ز ثابتات شکوه

داد سیرش به حادثات سکون

باز بر برگرفت باطل دست

[...]

ابوالفرج رونی
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۳۹۰

 

صنع یزدان بی‌چگونه و چون

داد ما را چهار چیز کنون

که بدان هر چهار بخت بلند

روز ما کرد فرخ و میمون

موسم عید و روزگار بهار

[...]

امیر معزی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۶

 

صبر کم گشت و عشق روز افزون

کیسه بی سیم گشت و دل پرخون

می‌دهد درد می‌نهد منت

یار ما را عجب گرفت زبون

صنعتش سال و ماه عشوه و زرق

[...]

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵ - والذین جاهدوافینا لنهدینهم سبلنا، صدق الله‌

 

هرچه بینی زخاک تا گردون

نیست چیزی زعلم او بیرون

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۲ - مفتاح ابواب الاسرار مصباح ارواح الابرار

 

خالق خلق وایزد بی چون

فاعل کارگاه «‌کن فیکون»

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۶ - انما اموالکم واولادکم فتنه

 

چه نشینی میان قومی دون‌؟

چه بری سر، زبند شرع برون‌؟

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۱۹
sunny dark_mode