×
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۲ - در بیان آنکه این عالم ذرهایست از آن عالم. زیرا این محدود است و آن نامحدود. و آن عالمها همه انوار و آثار حقاند و قایم بحقاند و از انوار او زندهاند. چون از این عالم محدود بگذری آن عالم نامحدود را که در جوار حق است ببینی واللّه العالم
زانکه سلطان ما چنین فرمود
چونکه در جلوه خویش را بنمود
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۴ - در سبب نظم این مثنوی و گفتگوی شاعر با شب
باد را در زمان طلب فرمود
تا بدان بندگی قیام نمود
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب سوم » بخش ۴ - حکایت
باز از اسمی که رخ بدو بنمود
نیز ذکرش بدان همی فرمود
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل ششم » بخش ۱ - الفصل السادس فی الرزق
لطف او چونکه دست بُرد نمود
بندگان را به بندگی فرمود
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۲۶
هر چه در غیب و در شهادت بود
همه ایثار بندگان فرمود
حسن اسما و هم جمال و صفات
در چنین آینه به ما بنمود
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۲۷
حق تعالی دری به ما بگشود
نقد آن گنج را به ما بنمود
نقد گنج خزانهٔ جودش
به کرم او نثار ما فرمود
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۲۸
نور دین این سخن چنین فرمود
نعمتاللّه را به ما بنمود
ما خراباتیان سر مستیم
می و میخانه را به ما پیمود
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴۷
هر چه در غیب و در شهادت بود
همه ایثار بندگان فرمود
حسن اسما و هم جمال و صفات
در چنین آینه به ما بنمود
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۰ - قصه آن گلخنی که در مشاهده جمال شاهزاده آتش در ژنده اش گرفت و از ژنده به تنش رسید و وی از همه بی خبر بود
چند گه شاهزاده ره پیمود
گلخنی در نظاره گه ننمود
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۱ - اشارة الی قوله علیه السلام من اراد ان ینظر الی میت یمشی علی وجه الارض فلینظر الی ابن ابی قحافه
زان چو دیدش نبی که می پیمود
ره درین تیره خاکدان فرمود
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۶ - پیغام فرستادن سلطان به پادشاه روم که اگر چه من بنده زاده ام اما قرار مملکت بر این وجه داده ام که هیچ قوی بازو را مجال آن نمانده است که دست تطاول به مال ضعیفی دراز کند و اگر ناگاه دراز دستی واقع شود به موجب فرموده من بود و انصاف دادن پادشاه روم که هر کسی را دست ضبط و سیاست چنین بالا بود می شاید که همه زبردستان زیردستان او باشند
که بود بنده زاده ای محمود
این خیال از کجاش روی نمود
۱
۲