×
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶۸ - در حق سنقر خاص گوید
تابش رای سایهٔ یزدان
منت آفتاب باطل کرد
آنچه بامن زلطف کرد امروز
دربهار آفتاب با گل کرد
کرمش پایمرد گشت و مرا
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی
خواند سرهنگ را و خوشدل کرد
دست در گردنش حمایل کرد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۵۷ - قصه گریستن شاعری که قصیده غرا به حضرت شاه خواند و هیچ کس تحسین نکرد جز جاهلی که به اسالیب سخن عارف نبود
آفرینی که این مغفل کرد
روز عیش مرا مبدل کرد
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۴ - تعاقب شاهزاده غزال را و رسیدن هر دو پیش گدا
زور برجست و رو به منزل کرد
چشم درویش خاک ره گل کرد
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۵ - بزمآرایی شاه و نظر کردن گدا
دختر رز به شیشه منزل کرد
گرم خون بود جای در دل کرد
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۹ - شیر و موش
شیر از این لابه رحم حاصل کرد
پنجه واکرد و موش را وِل کرد
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۸ - گفتار چهارم در صفت استاد گوید
چون کز استاد علم حاصل کرد
به عمل علم خویش کامل کرد