گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸۹

 

دهنت را نفس نمی بیند

مگرت هست و کس نمی بیند

یک نفس نیست کز دهان تو، دل

تنگیی در نفس نمی بیند

بلبلی چون من از گلت محروم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode