سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۶ - خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین
کار و بار جهانیان هوس است
وین همه طمطراق یک نفس است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۳ - اندر رزق گوید
کدخدایی همه غم و هوس است
کد رها کن ترا خدای بس است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۵ - حکایت مرغ با گبر
کین همه تکیه جایها هوس است
تکیهگه رحمت خدای بس است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۲ - اندر ایثار
چون ترا بر نهاد خود نفس است
از تو او مر ترا عوض نه بس است
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۹ - در کفایت و رای پادشاهی
گفت بر درگهم کدام کس است
کهمر این کار را به علم بس است
عراقی » عشاقنامه » فصل سوم و چهارم » بخش ۵ - مثنوی
همه عالم، اگر پر از هوس است
بشر را اشتیاق هند بس است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۹۰ - در بیان آنکه عالم معنی چون آب است و صور چون کف و یخ که در فراق دریای معنی منجمد شده اند از این روی در و دیوار این عالم را جماد میگویند که یخ گرفته است و در او نرمی و روانی نیست، عاقل یخ را آب میبیند زیرا موقوف نظر آفتاب است که باز آب شود. عالم و صور اول معنی بودند و علم محض بیچون و چگونه، باز آخر چون آفتاب قیامت درتابد معنی شوند که کل شیئی یرجع الی اصله(و کل شیئی هالک و الا وجهه)
مزه همچون زر و جهان چو مس است
مزۀ بی دغل ورای حس است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۵ - در بیان آنکه مصطفی صلی اللّه علیه و آله خبر داد که اولیاء وارثان من اند و ایشان را روز قیامت شفاعت باشد که ولهم شفاعة فی الناس والشیخ فی قومه کالنبی فی امته
روز بشناسمش که او چه کس است
شاه یا شحنه دزد یا عسس است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۸ - در بیان آنکه موحدان در هر چه نظر کنند احد را بینند
بسته در شش جهات و پنج حس است
از برون چون زراز درون چومس است
همام تبریزی » مثنویات » شمارهٔ ۸ - در ستایش علمی که بدان مستفیذ می توان شد
علم از وحی و کسب مقتبس است
هذیان مجادلان هوس است
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۸ - حکایت
هرکه را دست و پا و پیش و پس است
صوت و حرف و انامل و نفس است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷ - در خطاب زمین بوس حضرتی که نقش خاتم نبوتش خاتم النبیین است و طراز خلعت رسالتش سیدالمرسلین صلی الله علیه و آله و سلم
خاک نعلینت ار نه دسترس است
گردی از نعل مرکب تو بس است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶۶ - حکایت ساده دلی که در خواب دزد جامه ها و دستارش ببرد و ازارش گذاشت و او ازار از پای کشید و در سر بست تا سرش برهنه نباشد
غسل اعضا سه بار اگر چه بس است
شوید او آنقدر که دسترس است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۰ - قصه عیینه و ریا
اگرم شانه همچو مو هوس است
شانه ام فرق شاخ شاخ بس است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۰ - گفتار در مذمت بخل
دل شه کز خزینه اش هوس است
دولت شاهیش خزینه بس است
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم
تکیه بر خوابگاه نقش بس است
بر تنم نقش بوریا هوس است
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶۱
از تو ای نور چشم ملتمس است
میوه نخل بنده نیم رس است
تشنگان را همیشه این هوس است
قطره یی ز آب رحمت تو بس است