×
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰
ای به رخسار کفر و ایمان هم
وی به گفتار درد و درمان هم
زلف پر تاب تو چو قامت من
چنبرست ای نگار چوگان هم
خیره ماند از لب تو بیجاده
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۶ - ترجیع بند
ای برخ جان و جان جانان هم
همه را مونس دل و جان هم
بدو محراب ابروی شوخی
قبله کافر و مسلمان هم
کفر و ایمان ما تویی بی تو
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۳ - ا ندرز
که نه دین دارد و نه وجدان هم
نیست او کافر و مسلمان هم