گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - ستایش سلطان مسعود

 

گوید امروز شیر زان منست

گویی اندر میان جان منست

مسعود سعد سلمان
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم

 

گفتم این باغ را که جان منست

چون فروشم که عیشدان منست

نظامی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۷ - در غزل

 

خوان نقل بهشت آن منست

حور محتاج نقل خوان منست

اوحدی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷

 

عشق جانان حیات جان من است

خوش حیاتی چنین از آن منست

جان دل زنده ام از آن ویست

عشق او جان جاودان منست

گر فروشم غمش بهر دو جهان

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
sunny dark_mode