×
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳
خط مکش در وفا کزآن توام
فتنهٔ خط دلستان توام
بی تو با چشم خون فشان همه شب
در غم لعل درفشان توام
از دهانت چو گوش را خبر است
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۶۰ - در بیان موعظه و معرفت گفتن ولد در خدمت شیخ صلاح الدین عظم الله ذکره و فرمودن او که خواهم که تو نمانی تا از تو موعظه و معرفت من گویم که در عالم وحدت دوی نمیگنجد و مثل آوردن
در حقیقت یقین از آن توام
چون که از صدق مهربان توام
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه
من که باشم که گویم آن توام
یکی از جمله سگان توام
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش
غره زانم که مدح خوان توام
شهرتم این که در زمان توام