گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

رخت از ماه و لبت از شکرست

آنت ازین وینت از آن خوبترست

بر رخت بوسه کجا شاید داد؟

که نظر نیز محل نظرست

نه میان نیست میان تو ز لطف

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷

 

باغ و راغ من خونین جگرست

نفسی کز دل من تنگ ترست

ز آنچه آن سرو بخود می پیچد

پیچش طره و تاب کمرست

بیزبان باش، نبینی که قلم

[...]

کلیم
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۲۵ - به یکی از مدیران جراید

 

ای مدیری که ز نوک قلمت

تیر در دیدهٔ اهل نظرست

هیکل نحس تو و اخلاقت

هر یکی از دگری زشت‌ترست

تویی آن حلقهٔ مفقوده که او

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۴ - بی خبری‌!

 

ای دریغا که بشر کور و کرست

وز سرانجام جهان بی‌خبرست

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode