جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۵۲ - دل گشا
دل گشائی چو قبا درپوشی
جان ببندی چو دهن بگشائی
تو بر آیینه نهی صد منت
پس رخ خویش بدو بنمائی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶
این چه رویست بدین زیبائی
وین چه عشقست بدین رسوائی
گفتی از دست غمم جان نبری
آنچنانست که میفرمائی
چون همه قصد بخون ریختنست
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۲
منم و گوشهای و سودایی
تن من جایی و دلم جایی
هر زمانم به عالمی میلی
هر دمم سوی شیوهای رایی
مانده در انقلاب چون گردون
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۷ - ایضا له
ز ابر چون برف سیم باریدی
گر بدی چون دل تو دریایی
باشد اومید با کفت گستاخ
هر زمان می کند تمنّایی
باز چرخ خرف دگر باره
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٣۴
دیده ام اکثر ممالک را
به ندیدم ز ملک تنهائی
سایه همسایه گیر اگر خواهی
تا چو ابن یمین برآسائی
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰۵
بربود از من دل دل ربائی
جز وصل او نیست دل را دوایی
درد دل من از جور یارست
سر بکند هم روزی ز جایی
دیدم رخش را دانم که روزی
[...]
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۸ - در دعای دوام دولت سایه شهریاری که سایه دولت شهریاران به خاک مذلت افتاده اوست و استدعای مزید رفعت تاجداری که تخت رفعت تاجداران به پای خدمت ایستاده اوست
حرف را کی بود آن گنجایی
که شود ظرف ثناپیمایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۱ - مناجات در ثنا بر هستی آفریدگار گفتن و طلب داشتن توفیق بر گوهر توحید سفتن
مهرش از مهره گل بگشایی
زنگش از چهره دل بزدایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۵ - عقد ششم در بیان آنکه ذات حق سبحانه حقیقت وجود است و هر حقیقت که مشهود است به سریان ذاتی وی موجود است
در همه بر صفت یکتایی
مانده پوشیده ز بس پیدایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۸ - عقد هفتم در شرح تصوف که بستن دست تصرف است و رستن از قید تکلف
چون زنان موی به صد رعنایی
ریشت از شانه زدن آرایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۱ - عقد هشتم در بیان ارادت که عنان قصد از مقاصد مجازی تافتن است و بر باد پای جهد به کعبه مراد حقیقی شتافتن
خون لعل از جگرش بگشایی
نقد کان از کمرش بربایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۱ - عقد هشتم در بیان ارادت که عنان قصد از مقاصد مجازی تافتن است و بر باد پای جهد به کعبه مراد حقیقی شتافتن
ور بگیرد ره تو دریایی
قله موج به گردون سایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۴ - عقد نهم در مقام توبه که پشت بر مخالفات کردن است و روی در موافقات آوردن
هر چه بد باشد ازان بازآیی
عقد اصرار ز دل بگشایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۷ - عقد دهم در کشف سر ورع که کاسر سورت حرص و طمع است و کاشف ظلمت اهوا و بدع
دلق و دراعه همی آرایی
عطر تزویر بر آن می سایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۷ - عقد دهم در کشف سر ورع که کاسر سورت حرص و طمع است و کاشف ظلمت اهوا و بدع
ور ز شک قطره چکیدی جایی
دست شستندی از دریایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۶ - عقد سیزدهم در بیان صبر که در اجتناب از مناهی رنج بردن است و بر اکتساب مراضی پای فشردن
لب به دندان صبوری خایی
گره ناله ز دل نگشایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۵۵ - عقد شانزدهم در رجا که به روایح وصال زیستن است و به لوایح جمال نگریستن
مانده حیرت زده در صحرایی
چرخ طولی و زمین پهنایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۷۷ - حکایت یوسف و زلیخا که پرده پوشی زلیخا پرده گشای دیده یوسف آمد تا حق را ناظر خود یافت و از نظر زلیخا روی بتافت
کردش از انجمن پیدایی
جای در زاویه تنهایی
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۹ - حکایت مناجات موسی علیه السلام که دیده یقین وی بگشایند و عدل در صورت ظلم را به وی نمایند
بعد ازان دید که نابینایی
راه چشمه به عصا پیمایی