گنجور

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۱

 

چند گوئی که:چو ایام بهار آید

گل بیاراید و بادام به بار آید

روی بستان را چون چهرهٔ دلبندان

از شکوفه رخ و از سبزه عذار آید

روی گلنار چو بزداید قطر شب

[...]

ناصرخسرو
 

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹ - قطعه

 

صاحبا ای که به میدان سخن دانی

چون تو یک مرد ندیدم که سوار آید

به هنر فخر نمایند و تو آن ذاتی

که هنر را به وجود تو فخار آید

چون لب لعل تو خواهد گهر افشانی

[...]

قائم مقام فراهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۴

 

این نبینی که چو هنگام بهار آید

شاخ خرم شود و غنچه به بار آید

نک بهار آمد و خندید گل سوری

که بخندد گل سوری چو بهار آید

همچنان مریم گلها شود آبستن

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode