گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

ای که از فکر تو پیوسته سرم در پیش است

دل من بی لب لعل نمکینت ریش است

گر کنم روز و شب اندیشه وصلت چه عجب

عاشق غمزده پیوسته محال اندیش است

جور خوبان ز وفا گرچه بود بیش، ولی

[...]

نسیمی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۳

 

ای که قصدت ز سفر یار صداقت کیش است

آه ازین راه درازی که ترا در پیش است

پیش جمعی که ز باریک خیالان شده اند

در جهان نوشی اگر هست، نهان در نیش است

بیشتر عفو خداشامل حالش گردد

[...]

صائب تبریزی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲

 

گرچه عمریست که دل از غم عشقت ریش است

لیک چندیست که این غائله بیش از پیش است

بهرۀ من همه زان نخل شکر بر زهر است

قسمت من همه زان چشمۀ نوشین نیش است

هر که شد طرۀ هندوی ترا حلقه بگوش

[...]

غروی اصفهانی
 
 
sunny dark_mode