گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۶

 

مطرب و نوحه گر عاشق و شوریده خوش است

نبود بسته بود رسته و روییده خوش است

تف و بوی جگر سوخته و جوشش خون

گرد زیر و بم مطرب به چه پیچیده خوش است

ز ابر پرآب دو چشمش ز تصاریف فراق

[...]

مولانا
 
 
sunny dark_mode